* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ *
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½
  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½
تاريخ: 04 فروردين 1392 تعداد بازديد: 5698 
محمدبن عبدالوهاب،صحابه را کافر مي داند+تصوير
 
وهابيون در اين شبکه ها،جار و جنجال راه انداخته اند که محمدبن عبدالوهاب،يک مطلب برخلاف قرآن و سنت در کتاب هاي خود ندارد! ما در يک جاي ديگري،هفت مطلب ضدقرآني محمدبن عبدالوهاب را از همان ابتداي کتاب توحيد اين شخص،نشان داديم که براي مشاهده اين مطلب،به اين لينک مراجعه فرماييد
حال با هم به يک مطلب از کتاب کشف الشبهات اين شخص،مي پردازيم که چگونه صحابه را کافر مي داند.
شما وهابيون،دائما از آيات قرآن استفاده مي‌کنيد آيه 100 سوره توبه ، آيه آخر سوره فتح و غيره و اينکه صحابه چنين و چنان هستند،خدا از ايشان راضي شده،همه بهشتي هستند!!

لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ.سوره فتح آيه18

وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِ‌ينَ وَالْأَنصَارِ‌ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُم بِإِحْسَانٍ رَّ‌ضِيَ اللَّـهُ عَنْهُمْ وَرَ‌ضُوا عَنْهُ سوره توبه آيه100

آقاي محمدبن عبدالوهاب در مورد صحابه مي گويد:

الذين قال الله فيهم

صحابه آن کساني هستند که در حقشان گفته شده است :

يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ مَا قَالُوا وَلَقَدْ قَالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ وَكَفَرُوا بَعْدَ إِسْلَامِهِمْ.سوره توبه آيه 74

أما سمعت 

آيا نمي شنوي ؟

الله كفرهم

خداي عالم صحابه را تکفير کرده است.

بكلمة

يک جمله گفتند بودند.

مع كونهم في زمن رسول الله

با اينکه اين صحابه در زمان پيامبر بودند.

ويجاهدون معه

در رکاب پيامبر مي‌جنگيدند.

ويصلون ويزكون ويحجون

پشت سر پيامبر نماز مي‌خواندند و زکات مي‌دادند و حج مي‌رفتند.

ويوحدون

موحد بودند.

كشف الشبهات، ص39 دارالايمان

اين عبارت محمدبن عبد الوهاب است،شما که اعتقاد داريد قرآن صحابه را بهشتي مي داند،آيا از اين واضح تر مي‌خواهيد ضد قرآن گفته باشد؟ از اين روشن تر توهين به صحابه کرده باشد؟

عبارت وهابي رو دقت کنيد:صحابه،کساني بودند که قرآن را به ما رساندند،جهاد نمودند،چنين و چنان بودند،اما آقايون(يعني شيعيان)اين گل هاي باغ اسلام رو کافر و مرتد مي دانند!

حال عبارت محمدبن عبدالوهاب (که گل هاي باغ آقايان را کافر مي داند) را در کنار اين مطلب وهابيون بگذاريد و ببينيد که کدام راست مي گويد و کدام دروغ؟

آيا اين مطلب محمدبن عبدالوهاب،مخالف قرآن است يا موافق قرآن؟ اگر موافق قرآن است؛ پس بخشي از صحابه کافر شدند، و اگر مخالف قرآن است، محمدبن عبد الوهاب شما،دروغ گفته و مخالف قرآن حرف زده!

اما بد نيست يک سري به صحيح بخاري هم بزنيم،به مطالب جالبي برخورد خواهيم کرد
1- اصحاب و تبعيت از يهود و نصاري
6889حدثنا محمد بن عبد العزيز حدثنا أبو عمر الصنعاني من اليمن عن زيد بن أسلم عن عطاء بن يسار عن أبي سعيد الخدري عن النبي صلى الله عليه وسلم قال لتتبعن سنن من کان قبلکم شبرا شبرا وذراعا بذراع حتى لو دخلوا جحر ضب تبعتموهم قلنا يا رسول الله اليهود والنصارى قال فمن
ابوسعيد خدري مي گويد:رسول خدا(ص)فرمود:به درستي که وجب به وجب و ذراع به ذراع روش کساني که قبل از شما بودند را پيروي خواهيد کرد،اگر چه داخل لانه سوسماري رفته باشند!گفتيم يا رسول الله! منظورت يهود و نصاري است؟فرمود:پس کي؟ صحيح بخاري کتاب الاعتصام ح7320.


2-اصحاب و بازگشت به دوران کفر و جاهليت
يُؤْخَذُ بِرِجَالٍ مِنْ أَصْحَابِي ذَاتَ الْيَمِينِ وَذَاتَ الشِّمَالِ فَأَقُولُ أَصْحَابِي فَيُقَالُ إِنَّهُمْ لَمْ يَزَالُوا مُرْتَدِّينَ عَلَى أَعْقَابِهِمْ مُنْذُ فَارَقْتَهُمْ
فرداي قيامت صحابه من را از راست و چپ مي گيرند و من عرضه مي دارم که اينها صحابه من هستند، گفته مي شود از روزي که تو از آنها جدا شدي، ‌اينها به ارتداد و دوران جاهليت برگشتند.
صحيح بخاري ج2ص 490 حديث 3447 المطبعه السلفيه



 
3- اعتراف صحابه به بدعت گزاري بعد از رسول الله ص:
3852 - حَدَّثَنِي أَحْمَدُ بْنُ إِشْکَابٍ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ فُضَيْلٍ عَنْ الْعَلَاءِ بْنِ الْمُسَيَّبِ عَنْ أَبِيهِ قَالَ لَقِيتُ الْبَرَاءَ بْنَ عَازِبٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمَا فَقُلْتُ طُوبَى لَکَ صَحِبْتَ النَّبِيَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَبَايَعْتَهُ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَقَالَ يَا ابْنَ أَخِي إِنَّکَ لَا تَدْرِي مَا أَحْدَثْنَا بَعْدَهُ
من(علاءبن مسيب از پدرش) رفتم خدمت براء بن عازب و گفتم: خوشا به حالت! تو توفيق و سعادت صحابه پيامبر اکرم (ص) را به دست آوردي و در زير شجره رضوان در صلح حديبيه با پيامبر اکرم (ص) بيعت کردي. براء مي‌گويد: اي برادر زاده ام! تو خبر نداري که ما چه بدعت هايي بعد از پيامبر اکرم (ص) گذاشتيم.صحيح البخاري، ج3، ص130- حديث4170 کتاب المغازي، باب غزوة الحديبية المطبعه السلفيه
 
 

 
4- از صحابه کسي نجات پيدا نمي کند مگر به اندازه همل نعم:
6099-عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ عَنْ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ بَيْنَا أَنَا قَائِمٌ إِذَا زُمْرَةٌ حَتَّى إِذَا عَرَفْتُهُمْ خَرَجَ رَجُلٌ مِنْ بَيْنِي وَبَيْنِهِمْ فَقَالَ هَلُمَّ فَقُلْتُ أَيْنَ قَالَ إِلَى النَّارِ وَاللَّهِ قُلْتُ وَمَا شَأْنُهُمْ قَالَ إِنَّهُمْ ارْتَدُّوا بَعْدَکَ عَلَى أَدْبَارِهِمْ الْقَهْقَرَى ثُمَّ إِذَا زُمْرَةٌ حَتَّى إِذَا عَرَفْتُهُمْ خَرَجَ رَجُلٌ مِنْ بَيْنِي وَبَيْنِهِمْ فَقَالَ هَلُمَّ قُلْتُ أَيْنَ قَالَ إِلَى النَّارِ وَاللَّهِ قُلْتُ مَا شَأْنُهُمْ قَالَ إِنَّهُمْ ارْتَدُّوا بَعْدَکَ عَلَى أَدْبَارِهِمْ الْقَهْقَرَى فَلَا أُرَاهُ يَخْلُصُ مِنْهُمْ إِلَّا مِثْلُ هَمَلِ النَّعَمِ
پيامبر ص فرمود:من، فرداي قيامت در کنار حوض ايستاده ام و تعدادي از صحابه مي خواهند نزد من بيايند، ولي آنها را از طرف حوض بر مي گردانند به سوي ديگر. گفتم: اينها را کجا مي بريد؟ مي‌گويند: به خدا قسم! اينها را به سمت آتش جهنم مي بريم. عرضه مي کنم: مگر اينها چه کار کرده اند؟ خطاب مي آيد:اينها بعد از تو مرتد شدند و بدعت‌ها گذاشتند و به دوران جاهليت برگشتند. سپس گروه ديگري را اينگونه به سمت آتش مي برند.مي گويم: اينها را کجا مي بريد؟ مي‌گويند: به خدا قسم! اينها را به سمت آتش جهنم مي بريم. عرضه مي کنم: مگر اينها چه کار کرده اند؟ خطاب مي آيد:اينها بعد از تو مرتد شدند و بدعت‌ها گذاشتند و به دوران جاهليت برگشتند.، و از اينها هيچکس از آتش نجات پيدا نمي کند، مگر به اندازه هَمَل نعم.صحيح بخاري حديث6099
(همل نعم يعني:چهارپايان بازيگوشي که معمولا از گله جدا مي شوند و مشغول بازيگوشي هستند و سرگردان مي‌شوند و اين نشان قِلَّتْ و کمي تعداد آنهاست)
اشکال وهابيون بر اين حديث:توجيهشان اين است که در روايت آمده:بينا انا قائم، فإذا زمرة«زمره» يعني يک گروه و طائفه کوچک، و پيامبر اکرم (ص) 120 هزار صحابه داشت منظور از «زمره»، گروه کوچکي است از صحابه، نه تمام صحابه
پاسخ:در صحيح بخاري، ج7، ص40 حديث 6542 روايتي را مي آورد در رابطه با اينکه «زمره» چقدر است. روايت از ابوهريره است که مي‌گويد پيامبر ص فرمود:يَدْخُلُ الْجَنَّةَ مِنْ أُمَّتِي زُمْرَةٌ هُمْ سَبْعُونَ أَلْفًا
گروهي از أمت من که آمارشان 70 هزار نفر است، وارد بهشت خواهند شد

 
5- ابن کثير دمشقي ـ از استوانه‌هاي علمي وهابيت ـ از عايشه نقل مي‌کند:
لما قبض رسول الله صلى الله عليه و سلم إرتدت العرب قاطبة و اشرأبت النفاق.تمام عرب‌، بعد از رحلت پيامبر (ص) مرتد شدند و نفاق ميان مردم برخاست.
البداية و النهاية لإبن کثير ج9ص422 للطباعه و النشر و التوزيع والاعلان
ما مي گوييم سه نفر حداقل سالم ماندند،اما ام المومنين عايشه مي گويد:نخير،همه مرتد شدند!!
 
 
 
 
6- به صحابي رسول خدا(ص) ، أبو سعيد خُدري گفتند:
هنيئا لک برؤية رسول الله صلي الله عليه و سلم و صحبته!
خوشا به حالت که پيامبر (ص) را ديدي و جزء صحابه پيامبر (ص) بودي.

گفت:إنک لا تدري ما أحدثنا بعده.تو خبر نداري که ما صحابه بعد از پيامبر چه بدعت‌هايي را گذاشتيم.الإصابة في تمييز الصحابة لإبن حجر العسقلاني، ج4، ص167
 
 
 
 


    فهرست نظرات  
1   نام و نام خانوادگي:  نرگس منتظري     -   تاريخ:  20 فروردين 92 - 11:50:21
سلام به نظر شما براي نشان دادن بلاهت و حماقت اهل ظلالت نياز به اين همه سند و مدرک هست ؟ کدام عاقلي تاييد ميکند انسان به صرف ديدن رسول اکرم اهل بهشت ميشود ؟ مگر ابو جهل رسول گرامي اسلام را نديده بودند؟ ايشان نه تنها ديدند بلکه گفتگو هم کرده بودند پس آيا اين دشمن خدا هم صحابي ست و اهل بهشت ؟ راستي منافقين ومشرکيني را که خداوند در قرآن مجيد از آنها ميگويند چه کساني بودند؟ آيا آنها در سياره مريخ زندگي ميکردند يا مکه و مدينه ؟
2   نام و نام خانوادگي:  عبدالرحمن     -   تاريخ:  06 ارديبهشت 92 - 18:35:57
من حيرانم که فکر و قوه تفکر شما چرا از قبول کردن حق ابا مي ورزد مگر جز اين نيست که خداوند شما ها را هر گز هدايت نخواهد کرد به دليل اينکه شما مطالب را تحريف مي کنيد و تمامي مطلب را نمي خوانيد احاديثي را که شما ذکر نموده ايد در مورد خود شما بسيار صادق هستند اي با خداوندا ما هدايت کن و به راه راست راه که صحابه پيغميبر چون ابوبکر عمر عثمان علي و سايرين پيموده اند را نصيب ما گردان آمين
3   نام و نام خانوادگي:  حسين احدي     -   تاريخ:  25 ارديبهشت 92 - 10:13:17
به راه اميرامومنين علي اميدوارم بيايي خب برادران وهابي هم خزعبلات رابرعليه شيعه ميگويندبعدهم ميگوينداين هم مدرک که اره شيعه هاچقدرمنحرفندباتوجه به اسنادومدارک مثه تاکيدجنابانتان برسرازدواج عمرباام کلثوم ميگوييداين هم مدرک کتاب بحارالانواررامي اوريدجلووميگوييدبيااين هم مدرک درصورتي که بايددعاکنيدکه دروغ باشدچون دراين کتاب به اجبارواکراه اميرالمومنين براي پذيرش ازدواج تاکيدميکنداماشماهي به ان استنادمي کنيدحرف اخراينکه اگرکارماتحريف است کارشماهاهم تحريف اس
4   نام و نام خانوادگي:  ali     -   تاريخ:  16 خرداد 92 - 19:29:55
چگونه دانلودکنم
جواب نظر:
باسلام
دوست گرامي؛ از يكي از آيكون هاي بالاي صفحه(سمت چپ) كمك بگيريد و يا مطلب را در ورد كپي كنيد.
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
(1)
5   نام و نام خانوادگي:  يونس بهزادي     -   تاريخ:  08 بهمن 92 - 12:35:08
من خود بارها از علماي اهل سنت از طريق ماهواره شنيدم که گفتند ما هيچ و قت نگفتيم که تمامي اصحاب رسول الله اهل بهشتند بلکه فقط به عشره مبشره يقين داريم آن هم به دليل حديث پيامبر . همچنين علماي اهل سنت عربستان که ما آنها را وهابي ميناميم گفتند که جمعي از صحابه پس از رحلت پيامبر و در زمان خلافت ابوبکر مرتد شدند و ابوبکر با آنها جنگيد پس آنها که توبه نکردند يا در جنگ با اسلام کشته شدند جهنمي هستند و در روز قيامت پيامبر آنها را خواهد ديد که روانه جهنم هستند پس ميگويد خدايا اينان صحابه من بودند پس خداوند به پيامبر ميفرمايدتو نميداني اينان بعد از تو مرتد شدند. جالب است که شما به يک آيه قرآن در مورد حضرت عيسي استناد کرديد که به خداي متعال ميگويد تا زماني که من در ميان امتم بودم از آنها آگاهي داشتم پس هنگامي که مرا بسوي خود بردي ديگر از اوضاعشان اطلاعي ندارم و تو بر آنها نگهبان بودي. اين آيه خود نشانگر اين مطلب است که پيامبران الهي بر خلاف اعتقادات ما شيعيان علم غيب ندارند چه رسد به امامان . همچنين علماي اهل سنت عربستان بيان داشتند که چنانچه شيعيان عزيز سند و مدرکي از صحاح و سنن ما دارند که بزرگان ما به اين قائل هستند که همه صحابه بدون استثنا بهشتي هستند ارائه نمايند.... بنده نيز از دست اندرکاران سايت وليعصر تقاضا دارم که اگر سند معتبري از کتب سنت در اين رابطه در دست دارند در اينجا رونمايي کنند.
جواب نظر:
باسلام
دوست گرامي؛ شما شهادت بر اعمال را با علم غيب خلط كرده ايد، حضرت عيسي عليه السلام بعد از مرگ بر اعمال امتش شاهد است و اين علم غيب نيست در ثاني كجاي آيه مي گويد كه ايشان پس از مرگ از اوضاع امت خود بي اطلاعند؟ مضاف به اينكه ايشان هنوز زنده اند و تا ظهور امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف زنده خواهند بود و به هنگام مرگ ايشان ديگر از امت ايشان خبري نخواهد بود و همه يا مسلمان شده اند و يا جزو كفارند.
اما سوال دومتان، ابن حجر و خطيب بغدادي در مورد عدالت، پاكي و عصمت صحابه مي گويند:
اتفق أهل السنة على أن الجميع عدول ، ولم يخالف في ذلك إلا شذوذ من المبتدعة ، وقد ذكر الخطيب في ' الكفاية ' فصلا نفيسا في ذلك ، فقال : عدالة الصحابة ثابتة معلومة بتعديل الله لهم ، وإخباره عن طهارتهم ، واختياره لهم ذلك يقتضي القطع بتعديلهم ، ولا يحتاج أحد منهم مع تعديل الله له إلى تعديل أحد من الخلق ؛ على أنه لو لم يرد من الله ورسوله فيهم شيء مما ذكرناه لأوجبت الحال التي كانوا عليها من الهجرة والجهاد . ونصرة الإسلام ، وبذل المهج والأموال ، وقتل الآباء والأبناء . والمناصحة في الدين ، وقوة الإيمان واليقين - القطع على تعديلهم ، والاعتقاد لنزاهتهم ، وأنهم أفضل من جميع الخالفين بعدهم ، والمعدلين الذين يجيئون من بعدهم . هذا مذهب كافة العلماء ، ومن يعتمد قوله .
اهل سنت اتفاق دارند كه تمام صحابه عادل اند با اين سخن فقط اندكي از علماي مبتدي مخالفت كرده اند خطيب در الكفايه فصل گرانبهايي در اين مورد نوشته است او مي گويد: عدالت صحابه بخاطر تعديل آنها توسط خداوند و اخبار از طهارت آنها و انتخاب آنها قطعي است با تعديل خداوند نيازي به تعديل فرد ديگري نيست اگر در قرآن هم نمي بود هجرت و جهاد و ياري اسلام و بذل جان و مال و... موجب قطع انسان نسبت به تعديل آنها و اعتقاد به پاكي آنها مي بود آنها از تمام افراد بعد از خود برتر بودند، اين سخن تمام علما و افرادي كه بر سخن آنها اعتمادي است مي باشد. (الإصابة في تمييز الصحابة ، بن حجر عسقلاني الشافعي الوفاة: 852 ، ج 1، ص 10، دار الجيل، بيروت 1412 ، الطبعة الأولى ، تحقيق : علي محمد البجاوي)
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
(1)




   

آموزش رجال | مناظرات | فتنه وهابيت | آرشيو اخبار | آرشيو يادداشت | پايگاه هاي برتر | گالري تصاوير | خارج فقه مقارن | درباره ما | شبکه سلام |  ارتباط با ما