* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ *
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½
  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½
تاريخ: 05 دي 1393 تعداد بازديد: 804 
زائري که داعش،2پسرش را ذبح‌ کرد
 
پدر دو شهيد عراقي گفت: تکفيري‌ها با الله‌اکبر، الله‌اکبر سر از بدن پسرم جدا مي‌کردند و جاسم تا آخرين لحظه فقط مي‌گفت يازهرا(سلام الله عليها).

به گزارش مشرق، نزديک اذان ظهر بود؛ ازدحام جمعيت انقدر زياد بود که جا براي نماز خواندن هم به سختي يافت مي‌شد. تقريبا وسط بين‌الحرمين نشستيم. کنار مردي که آرام ذکر مي‌گفت و با آرامش خاصي گنبد حرم اباالفضل العباس(عليه السلام) را نگاه مي کرد.
 
چند دقيقه که گذشت گريه هاي مردي که در کنارمان نشسته بود زياد و زيادتر مي‌شد تاجايي که توجه‌مان را به خودش جلب کرد وقتي چشمش به نگاه‌هاي ما خورد ناگهان خودش شروع به حرف زدن کرد.
 
 "فرزندانم را داعش سر بريده و الان دلم برايشان تنگ شده" اين اولين جمله اي بود که با همان چشمان اشک بار به ما گفت. ما که از آن جمله و اشک‌هاي آن مرد شوکه شده بوديم، دلمان مي خواست درددل‌هاي آن مرد عراقي را بشنويم و درخواست کرديم برايمان تعريف کند.
 
وقتي دلش آرام گرفت و گريه‌هايش تمام شد پيشنهاد ما را پذيرفت و شروع به حرف زدن کرد. اهل کرکوک و ترک زبان بود؛ پاي پياده براي زيارت اربعين عازم کربلا شده بود تا به قول خودش دلش آرام گيرد. در ادامه بخشي از مصاحبه ما با اين پدر شهيد را مي خوانيد.
 
 
* اسم فرزندانتان چه بود و کي شهيد شدند؟
 
احمد و جاسم. احمد 7 رمضان و جاسم 14 رمضان شهيد شد.
 
* ارتشي بودند يا نيروي داوطلب؟
 
داوطلبانه به جنگ رفتند.
 
* پسرانتان چند ساله بودند؟
 
احمد 22 ساله و جاسم 18 ساله.
 
 
* چند تا بچه داريد؟
 
يک پسر و سه دختر ديگر دارم.
 
* بچه ها را خودتان به جنگ فرستاديد؟
 
وقتي آيت الله سيستاني فتواي جهاد دادند، بچه ها به صورت داوطلب به جنگ رفتند.
 
* شما راضي بوديد؟
 
بله، به شرافتم راضي بودم که براي حکم جهاد بروند. ما تا خون ندهيم اسم اسلام و شيعه باقي نمي ماند. به اين اذان قسم من راضي هستم آن يک پسر هم به جنگ برود و شهيد بشود.
 
به اينجا که رسيديم پدر شهيد باز هم شروع به گريه کردن کرد و در همان حال گريه از نحوه شهادت پسرانش گفت.
 
پسرانم را سر بريدند وقتي جاسم را شهيد مي کردند با موبايل خود جاسم فيلم برداري کردند و بعدها اين موبايل به دست ما رسيد. تکفيري‌ها با الله اکبر الله اکبر سر از بدن جاسم جدا مي‌کردند و جاسم تا آخرين لحظه فقط مي گفت يازهرا، يازهرا..
 


    فهرست نظرات  
1   نام و نام خانوادگي:  kamalzeydabadi     -   تاريخ:  05 دي 93 - 20:39:12
ييييييييييييييييييا زهراااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا س
2   نام و نام خانوادگي:  ايمان حيدري     -   تاريخ:  06 دي 93 - 00:49:36
داعش و وهابيت فيلم اره هالييودي را خيلي مشاهده ميکردن و بخاطر اين که اينطوري بار امدن و جالب از اين که بهشون بگيد قران بخونيد فقط اياتي ميخونن که زمان نزولش پيامبر با يهوديان مي جنگيد
3   نام و نام خانوادگي:  امين     -   تاريخ:  06 دي 93 - 10:12:26
يازهراسلام الله عليها




   

آموزش رجال | مناظرات | فتنه وهابيت | آرشيو اخبار | آرشيو يادداشت | پايگاه هاي برتر | گالري تصاوير | خارج فقه مقارن | درباره ما | شبکه سلام |  ارتباط با ما